سه شنبه 14 تير 1390برچسب:شعرهای عاشقانه, :: 16:38 :: نويسنده : erfan bestboy
مثل بیماری که بالاجبار خوابش می برد می شمارد لحظه ها را؛ گاه اما جای او در میان بسترش تا صبح می پیچد به خویش جنگ اگر فرسایشی گردد نگهبانان که هیچ رخوت سکنی گرفتن عالمی دارد که گاه دردناک است اینکه میگویم ولی هنگام جنگ بی گمان در خواب مستی رازهایی خفته است تو شبیه کودکی هستی که در هنگام خواب من کی ام !؟ خودکار دست شاعر دیوانه ای ! یا کسی که جان به در برده ست از خشم زمین در کنارت تازه فهمیدم چرا درنیمه شب سر به دامان تو مثل دائم الخمری که شب یا شبیه مرد افیونی به خواب نشئگی من به ساحل بودنم خرسندم آری دیده ام وقتی از من دوری اما پلک هایم مثل موج من در آغوش تو ؛ گویی در کنار مادرش "دوستت دارم" که آمد بر زبان خوابم گرفت صبح از بالین اگر سر بر ندارد بهتر است اصغر عظیمی مهر » ![]()
سه شنبه 14 تير 1390برچسب:شعرهای عاشقانه, :: 16:4 :: نويسنده : erfan bestboy
تو به من خندیدی چقدر سخته تو چشمهای کسی که تمام عشقت رو دزدیده وبه جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داده زل بزنی وبه جای انکه لبریز از کینه و نفرت بشی،حس کنی هنوزم دوسش داری. چقدر سخته توخیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدش هیچ چیزی به جز سلام نتونی بگی….. چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه، اما مجبور باشی بخندی تانفهمه هنوزم دوسش داری همیشه آرام هستی و صبور روزها در این خانه دلتنگ چشم انتظار تو هستم و وقتی از همه نامهربانی هاخسته می شوم ، زانوانت را می جویم … که سر بر آنها بگذارم و آغوش گرمت را که در آن آرام بگیرم…
می خواستم بروم تا انتهای عدم ، می خواستم نیست شوم ، گم شوم.قلب شیشه ای غرورم افتاد و شکست . حتی آهی نکشیدم چون زندگی را با حضور ت دوست دارم . تو را قسم می دهم به شبنم های شفاف ، به صداقت یاس ، تو را قسم می دهم به پاکی و محبت که بمانی ای آبی ترین صبح ، تو از تبار بهاری و من از قبله پاییز .زیر این حجم سنگین تنهایی ، در میان کوچه های گمنام زندگی به تو می اندیشم. سالهاست که اشک دیدگانم ارمغان کویر گونه هایم شده است . تو نمیدانی کوچه باغ خاطره پر از پاییز شده است ، پر از سکوت تنهایی … برای داشتن چیزی که تا بحال نداشته اید باید کسی باشید که تا بحال نبوده اید. در پناه حضور سبز تو ، طوفان غم ، مرا جا می گذارد . در کنارت ژرفای آرامش را احساس میکنم و بی تو سیل بی رحم تنهایی مجالم نمی دهد ![]() ![]() |